یکی از سایت های خبر رسانی چندی است با ارائه مصاحبه هایی از افراد علمی ، اقدام به بررسی برخی ابعاد زندگانی پرفسور دکتر حسابی نموده که به نوبه خود امری پسندیده تلقی می شود اما ، آنچه در عمل به آن دامن زده شده امری غیر معقول و مخرب بنظر می رسد ، زیرا عمده مسائل مطرح شده و نتیجه گیرهای آن ، بنوعی است که نیازمند بررسی محققانه در ظرف زمانی گذشته خود بوده و هست . بغیر از وجود این نگرش که بنوعی می توان آنرا رویکردی هرمنوتیلک تلقی نمود . چگونه است که ما به بررسی اعمال یک فرد اقدام می نمایم اما خود فاعل در میان ما حضور نداشته و طبیعتا نمی تواند با توصیف محدودیت ها و ابزارهای خود به دفاع از خود اقدام بنماید . چگونه است که ما موفقیت های فردی را که زمان خود بعنوان یک چهره موفق در آن زمان شناخته می شده ، در حال حاضر و با توجه به تحولات و ضوابط فعلی ( ارائه مقاله ، تالیف کتاب و . ) نقد می کنیم .
برخی نیز در این میان مدعی هستند که مقام علمی استاد زیاد قابل توجه نبوده و با مقایسه میان ایشان و دکتر خمسوی و دیگر بزرگان این سرزمین ، با توجه به شهرت جهانی آنها کفه ترازو به سمت اساتید اخیر سنگینی می دهند . سئوال اصلی اینجاست که در مجموع مقایسه مقام های علمی بزرگان را با توجه به هدف و انگیزه ای می توان توجیه نمود یا بعبارت بهتر چه تاثیر در وضعیت آن گذشتگان و ما دارد؟ آیا بعلت شناخت نسبی مردم نسبت به دکتر حسابی و عدم شناخت مناسب آنها از دکتر خمسوی ، باید مقام علمی دکتر را با فرضیه های ابهامات تخریب ساخت تا بنوعی میزان رعایت گردد؟
بنظر می رسد ، افرادی که با توجه به وضعیت رسانه ای فعلی کشور ، دارای تربیبون بوده و در هدایت افکار عمومی جامعه تاثیر دارند ، با معرفی مشاهیر و بزرگان گذشته و حال حاضر بدغدغه های آن که خیلی مهمتر از جایگاه آنان بوده و هست را بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند تا شاید ! با رفع آن معضلات شاهد جهش واقعی علمی کشور بجای جهش مدرکی باشیم.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.